بسم الله الرحمن الرحیم

الان سه ساله که داداشم داره میره مدرسه
اما امان از یک روز که با نشاط بلند شده  دریغ از یک روز که گریه نکنه نگه نمیخوام برم مدرسه !!!!!

مامان و باباهم که دیگه هیچی .همش حرص میخورن.
باهرزبونی باهاش حرف میزنن جواب نمیده .

فقط میگه: خستم نمیخوام .طولانیه.

دیوانمون کرده با هزار وعده و وعیدم نتونستیم به راهش بیاریم

واقعا وقتی آدم  نمیدونه باید چکار کنه کلافه میشه .

++هنوز که هنوزه عاشق درس و مدرسم .دلم لک زده برم دوباره بشینم پشت نیمکت اما نمیدونم چرا داداشم انقدر صبح ها بی انگیزه است

++همیشه این موضوعه ربط میدم به تک فرزندی درسته من هم هستک  اما اون15ساال از من کوچیکترهپس قطعا هم من تک بودمهم. اون.

+بیشتر از حس خواهری نسبت به داداشم حس مادری دارم و خیلی عمیق از دور حرص میخورم

نه نمیرم مدرسه !!

مادرسختگیر و کودک درون ناکام...

مدرسه ,هم ,داداشم ,تک ,حس ,یک ,از یک ,یک روز ,روز که ,است همیشه ,همیشه این

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حوزه علمیه جاجرم نشاط دانستني هاي حقوقی مطالب اینترنتی April **********جغددانا*********** ردیاب و طلایاب و فلزیاب گراویتاتور | GRAVITATOR زندگی در تابوت english98 دلنوشته های یک جوان در دهه سومش